عملكرد ارتباطات و رسانهها؛ زمينه اقناع ملي و بينالملل
علي رستمي
امروزه، نقش ارتباطات به دليل گستردگي و تنوع در نظام سياسي، اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي بهشدت اثرگذار بوده و اين قدرت را يافته است كه در همه سطوح و حوزههاي مختلف، مبنايي براي تغيير نظامهاي ارزشي و هنجارها شود. در واقع به نحوي كه هر نوع تحولي در زمينههاي مختلف با تاثيرپذيري از ارتباطات و رسانهها صورت ميگيرد، زيرا ارتباطات امروزه نه تنها انتقالدهنده پيام بلكه فرآيند پيچيدهاي براي ايجاد درك مشترك و تاثيرگذاري بر افكار و رفتار مخاطبان و ساختارهاست، بنابراين يكي از مهمترين كاركردهاي ارتباطات در برخورد با مخاطب يا مخاطبان، اقناع است. به عبارتي ديگر امروزه ارتباطات و رسانهها براي تاثيرگذاري بر مخاطبان با اهداف مشخص بهكار گرفته ميشوند. آنها تلاش دارند تا باورها و ارزشها يا نگرشها را تغيير دهند. آنها براي رسيدن به آن، اهداف مشخصي را مدنظر قرار ميدهند كه هدف آن متقاعد كردن مخاطبان است. به عبارتي يكي از مهمترين كاركردهاي ارتباطات تغيير يا تقويت نگرش و رفتار مخاطبان است. به عبارتي يكي از مهمترين كاركردهاي ارتباطات تغيير يا تقويت نگرش و ساختار مخاطبان از طريق ارايه پيامهاي سازمان يافته در جهان امروز است. در شرايط جهان امروز كه رسانهها و شبكههاي اجتماعي با گستردگي مرزهاي جغرافيايي را شكستهاند نقش ارتباطات در اجتماع در دو سطح ملي و بينالمللي بيش از گذشته اثرگذار و موردتوجه است. بايد افزود كه در سطح ملي نقش عمدهاي در شكلدهي به افكار عمومي دارد. در اينجا افكار عمومي مجموعهاي از نگرشها و برداشتهاي افراد جامعه نسبت به موضوعات سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي است و حركت مثبت آن زماني اثربخش خواهد بود كه پيامهايي دقيق، شفاف و بهموقع در ارتباط با مخاطب باشد و نگرشها را بهموقع جهتدهي كند يا آنها را تغيير دهد. وقتي از مفهوم مثبت صحبت ميشود، به معناي آن است كه داراي دقت و هماهنگسازي در جهتدهي باشد به شكلي كه در فرآيندهاي عمل از ايجاد برداشتهاي سوء و شايعات جلوگيري كند.
بنابراين وقتي از اقناع سخن گفته ميشود، بيان نوعي تلاش عامدانه براي تاثيرگذاري بر نگرش ديگران از طريق ارتباط و در شرايطي متقاعدكننده است و مهم آنكه اين تاثيرگذاري نه با اجبار بلكه با تكيه بر آزادي و هماهنگي و رابطه ميان اقناعكننده و اقناع شونده صورت بگيرد، اين مطلب در تمام زمينههاي سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي تاثيرگذار خواهد بود. لازم است عنوان شود كه در صورت عدم تطابق ميان فرستنده و گيرنده، شرايط متفاوت خواهد بود و نوعي از بحران را در اشكال مختلف ايجاد خواهد كرد كه اثر آن موجبات نوعي از سردرگمي و اضطراب عمومي را فراهم ميآورد. بنابراين يكي از اهداف عمده در ارتباطات انتشار اطلاعات صحيح و سريع براي جلب اعتماد اجتماعي و افزايش آن است. در چنين شرايطي است كه ميتوان همراهي افكار عمومي با نهاد سياسي، اقتصادي و اجتماعي و مشاركت عمومي، افزايش يك رابطه دوجانبه مناسب را اميدوار بود.
ارتباطات توان آن را دارد كه حتي در سطح بينالمللي بر سازمانها و افكار عمومي جهاني اثرگذار باشد، چراكه رسانههاي جهاني و شبكههاي اجتماعي امروزه نقش تعيينكنندهاي در شكلدهي به افكار عمومي جهاني دارند و كشورها از طريق ارتباطات بينالمللي در مسائلي مثل دفاع از سياستهاي خود و مقابله با اطلاعات نادرست يا كسب حمايت بينالمللي موفق عمل كنند.